عجیبترین کودکربایی در خرمشهر؛ راز زنی با دمپایی قرمـز!
تاریخ انتشار: ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۵۳۹۵۶
پدر در حیاط خانهشان با نوزاد سرگرم بود که زنی با دمپایی قرمز وارد شد. زن نگاهی عجیب داشت، مرد خواست چیزی بپرسد که زن ناشناس با داد و فریاد او را به نوزادربایی متهم کرد و سمت بچه رفت.
به گزارش ایران، وقتی زن مرموز نوزاد را در آغوش گرفت و با ادعای اینکه مادر واقعی بچه است خواست از در خارج شود، پدر نوزاد، بچه را قاپید و در آغوشش محکم فشرد، زن باز داد و فریاد راه انداخت و وقتی مادر بچه هم سررسید خواست فرار کند اما.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
زن جوان با دمپایی قرمز قصد ربودن نوزاد خرمشهری را داشت که غافلگیر شد.
ساعت ۱۷ عصر جمعه ۸ اردیبهشت ماه سالجاری بود که اهالی منطقه جدیده خرمشهر در تماس با مأموران پلیس از یک کودکربایی گزارش دادند و خیلی زود تیمی از مأموران کلانتری ۱۴ خرمشهر برای بررسی موضوع در محل حاضر شدند.
مأموران با حضور در محل با زن جوانی که دمپایی قرمز به پا داشت روبهرو شدند و این در حالی بود که زن جوان در محاصره اهالی محل قرار گرفته بود.
تیم پلیسی در محل پی برد زن جوان پس از وارد شدن به خانه یکی از اهالی منطقه، قصد ربودن کودک ۵۰ روزه را داشته که خانواده و اهالی محل متوجه ماجرا شده و با محاصره زن جوان مانع کودکربایی شدهاند و زن جوان را دستگیر کردهاند.
بدین ترتیب زن جوان در اختیار مقام قضایی قرار گرفت و پس از تکمیل پرونده روانه زندان شد.
گفتگو با پدر نوزادعادل غلامی پدر نوزاد خرمشهری گفت: ساعت ۵ جلوی در خانه ایستاده بودم که زن ناشناس وارد خانهمان شد و ادعا کرد پسرم مهدی فرزند او است و میگفت که من فرزندش را ربودهام و در حالی که قصد داشت پسرم را با خودش ببرد، همسرم و بستگانمان که در خانه بودند به کمکم آمدند و مانع ربودن فرزندم شدند که زن جوان فرزندم را رها کرد.
وی افزود: در حالی که این زن به سرعت یک خودروی دربستی در خیابان گرفت و قصد فرار داشت، اهالی محل با اطلاع از اقدام این زن جوان وارد عمل شده و مانع فرار او شدند.
پدر مهدی کوچولو ادامه داد: این زن را تا به حال ندیده بودم و نمیشناختم و پس از دستگیری او در بررسیهای پلیسی مشخص شد زن جوان در نزدیکی محل زندگیمان سکونت دارد.
بنا بر این گزارش، هنوز انگیزه اصلی این زن جوان در ماجرای ربایش نوزاد ۵۰ روزه مشخص نیست و تحقیقات در پلیس آگاهی خرمشهر ادامه دارد.
منبع: فرارو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۵۳۹۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکسهای زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده است
به گزارش همشهری آنلاین، زن میانسال که از حدود یک هفته قبل از دخترش اطلاعی نداشت، با دیدن دختر فراری خود در مرکز انتظامی لب به گلایه گشود و با بیان اینکه دیگر از رفتارها و آبروریزیهای دخترم خسته شدهام و میخواهم سرپرستی او را به شوهر سابقم بسپارم، درباره ماجراهای فرار دخترش از منزل به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: بعد از فوت همسرم با مرد دیگری ازدواج کردم اما با او سازگاری اخلاقی نداشتم به همین دلیل هم از شوهر دومم طلاق گرفتم تا خودم فرزندانم را تربیت کنم ولی با آنکه ۴ نفر از فرزندانم زندگی خوبی دارند، در تربیت آخرین دخترم عاجز ماندهام و او بلاهایی به سرم آورده است که دیگر تاب تحمل آنها را ندارم.
لادن وقتی وارد دبیرستان شد تحت تاثیر رفتارهای ۲ نفر از دوستانش قرار گرفت و آداب معاشرت، گفتار و حتی پوشش او به کلی تغییر کرد به طوری که بدون حجاب بیرون میرفت و لباسهای بسیار زنندهای میپوشید. من هم اگرچه از این رفتارها زجر میکشیدم اما به توصیه دخترانم زیاد سختگیری نمیکردم تا لادن لجبازی نکند و اوضاع بدتر نشود.
جدال پدر و دختر بر سر خواستگار آمریکایی | رضایت نمیدهم مگر به شرط... فرار دختر جوان با پسری که او را کنیز خودش کرد | کتکم میزد و دستهایم را میسوزانداین ماجرا تا حدی پیش رفت که دیگر نمیتوانستم دخترم را کنترل کنم. او بعد از دیپلم در یک داروخانه مشغول کار شد و به بهانه اضافهکاری تا نیمههای شب به خانه نمیآمد و گاهی نیز تا سپیدهدم در منزل دوستانش به سر میبرد. در همین روزها بود که فهمیدم با پسری آشنا شده است و مدام از طریق فضای مجازی با او ارتباط دارد به گونهای که حتی در مهمانیها هم گوشی تلفن از دستش نمیافتاد.
در این شرایط با آن پسر جوان تماس گرفتم و به او گفتم بیش از ۲ سال است که با لادن ارتباط داری. حالا بیا و تکلیف او را مشخص کن. فرزین هم که فقط برای هوسرانی با دخترم دوست شده بود، وقتی این جملات را شنید، خیلی راحت گفت: من در کیش هستم و هیچ علاقهای هم به دختر شما ندارم، لطفا مزاحم نشوید!
این شکست عاطفی موجب شد دخترم نسنجیده ما را مقصر این شکست عشقی بداند، در حالی که آن پسر فقط با چربزبانی به دنبال هوسرانی بود. بعد از این ماجرا روزی لادن با یک سگ پشمالو وارد خانه شد و ادعا کرد میخواهد آن سگ را در خانه نگهداری کند. این رفتار او موجب شد دخترانم و بستگان نزدیکم با ما قطع رابطه کنند چراکه آنها نمیتوانستند با این فرهنگ زندگی کنند.
من مجبور بودم با رفتارهای دخترم کنار بیایم، اما کار به جایی رسید که پای او به خانه مجردی ۲ نفر از دوستانش باز شد که هیچ قید و بند اخلاقی نداشتند و عامل بدبختی لادن شدند. یکی از همین دوستانش از او خواسته بود عکسهای بسیار زننده و شرمآوری از خودش بگیرد و آنها را در فضای مجازی به اشتراک بگذارد. آنها آنقدر از زیباییهای ظاهری دخترم تعریف و تمجید کرده بودند که او هم تحت تاثیر همین حرفها چنین رفتار زشتی را مرتکب شد و این تصاویر را در فضای مجازی منتشر کرد.
از آن روز به بعد هیچکدام از اطرافیانم به خاطر این رسوایی و آبروریزی به خانه ما نیامدند و از شدت شرم حتی لادن را جزء فامیل خودشان نمیدانستند. اکنون نیز حدود یک هفته است از منزل فرار کرده و من هیچ اطلاعی از او نداشتم تا اینکه از کلانتری تماس گرفتند و من او را در اینجا دیدم.
با توجه به حساسیت این پرونده، مشاورههای روانشناختی توسط کارشناسان اجتماعی در حالی با راهنماییهای سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفای مشهد) آغاز شد که دختر ۲۰ ساله در جریان عواقب فرار از منزل و سرنوشت دخترانی قرار گرفت که پس از فرار به دام باندهای تبهکاری و فساد افتادهاند و آینده خود را نابود کردهاند.
کد خبر 848595 منبع: خراسان برچسبها خبر مهم نوجوان خانواده حوادث ایران